خدا می آید
بر آن فانوس کش دستی نیفروخت
بر آن دوکی که بر رفت بی صدا ماند
بر آن آیینه زنگار بسته
بر آن گهواره کش دستی نجنباند
بهار منتظر بی مصرف افتاد
....
posted by sohrab ghavami at 7:36 AM
Thursday, August 10, 2006
About Me
- Name: sohrab ghavami
- Location: shiraz, Iran
خنک آن قمار بازی که بباخت هر چه بودش ... ... بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر
Previous Posts
- دیوانه ای از قفس پرید
- پدر
- پروانه ای در باد
- به کسی ربطی نداره
- آخر بازی
- سگ کشی
- نفس عمیق
- پرواز یک پروانه
- این زن حرف نمی زند
- آخرین صحنه
1 Comments:
انگاری قرار نیست هیچ وقت اتفاق تازه ای بیفته
همیشه بهار منتظر واسه ما بی مصرفه
Post a Comment
<< Home