Monday, November 06, 2006

باغ فردوس

کوهو می زارم رو دوشم رخت هر جنگو می پوشم
موجو از دریا می گیرم شیره سنگو می دوشم
میارم ماهو تو خونه می گیرم بادو نشونه
همه خاک زمینو میشمارم دونه به دونه
دنیا رو کولم می گیرم روزی صد دفه می میرم
می کنم ستاره ها رو جلو چشات می گیرم
چشات حرمت زمینه یه قشنگ نازنینه
تو اگه می خوای نزارم هیچکسی تو رو نبینه
چشم ماهو در میارم یه نبردبون میارم
عکس چشم تو می گیرم جای چشم اون می زارم
آفتابو برش می دارم واسه چشمات در می زارم
از چشات آینه می سازم با خودم برات میارم
اگه چشمات بگن آره هیچکدوم کاری نداره
....

3 Comments:

Blogger sohrab ghavami said...

اگه چشمات بگن آره به خدا هیچکدوم کاری نداره
آخه دیگه همه چی حقیر میشه

1:20 PM  
Anonymous Anonymous said...

واسه این هیچ حرفی ندارم فقط یه جمله

اگر روزی قرار شود دیگر تو را نبینم دیگر چشمهایم را دوست نخواهم داشت

نگار

9:41 AM  
Anonymous Anonymous said...

سلام آبجی گلم
امیدوارم که حالت خوب باشه و منو ببخشی که چند وقتی نبودم که بهتون سر بزنم آخه خیلی گرفتار بودم.
حالا هم برای جبران می خوام یک متن برات بنویسم که توی وبلاگ قشنگت قرار بدی امیدوارم که خوشت بیاد و منو ببخشی.
********************************

به ياد كسي كه به اميذد ديدن دوباره او زنده ام...(M)

بهشت سرد نگاخت چه مبهم بود و گريه ات كه خود دليل محكم بود.

بهشت سبز دلم ، اي سراپادرد تنور داغ عطش خانه جهنم بود.

شبي كه خسته تر از سايه آمدي ، ديدم كه رد حادثه در چهره ات مجسم بود.

و آشك...

آي دمش گرم ، اين عثاره درد به روي زخن عميق دلم مرهم بود.

مرا به دست غرورت سپردي و رفتي

شبي كه بارش باران مدام نم نم بود.

كاش...

مي ماندي و اكنون دلم نواي خوش تري مي نواخت.

تا زنده ام ، هستي،كجا؟

در آبادي بعد از رفتن تو هميشه خراب دل.

در خاطر و در ياد، بعد از تو هميشه تنهاي دل

مهم نيست كه اكنون دلت به هواي كس ديگري مي تپد

مهم آن است كه من براي هميشه تنهايم و آن هم فقط به خاطر تو

اي كاش مي فهميدي...

7:46 PM  

Post a Comment

<< Home