Thursday, July 12, 2007

غروب

آه ای دیار دور ای سرزمین کودکی من
خورشید سرد مغرب ر من حرام باد تا آفتاب توست بر آفاق باورم
من نقش خویش را همه جا در تو دیده ام تا چشم بر تو دارم در خویش ننگرم
ای ملک بی عبور ای مرز و بوم پیر جهان بختی ای آشیانه کهنه سیاه باغ
یک کوس ناگهان چون چشم من ز پنجره افتد بر آسمان
می بینم آفتاب تو را در برابرم
....

1 Comments:

Blogger sohrab ghavami said...

ای ایران من
ای مرز پر گوهر
ای نامت سرچشمه هنر

1:32 AM  

Post a Comment

<< Home