Tuesday, October 31, 2006

کنکور کارشناسی ارشد

ضیافتهای عاشق را خوشا بخشش خوشا ایثار
خوشا پیدا شدن از عشق برای گم شدن دریا
چه دریایی میان ما خوشا دیدار ما در خاک
چه امیدی به این ساحل خوشا فریاد زیر آب
نه از دور و نه از نزدیک تو از خواب امدی ای عشق
خوشا خود سوزی عاشق مرا آتش زدی ای عشق
خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن
خوشا مردن خوشا از عاشقی مردن
....

Friday, October 20, 2006

THE LAS TIME I CRIED

FAREGH AZ ASHEGHE GHAMNAK NAMIBAYAD BUD
JANE MAN IN HAME BIBAK NAMIBAYAD BUD
....

Thursday, October 19, 2006

عشق بازی

ای همه شعر و حکایت ای بزرگ ای بی نهایت
ای همه دار و ندارم اعتبارم ای ولایت
گریه ها تو خنده ها تو گفتنم تو خواستنم تو
وقت زادن پیرهنم تو وقت مردن کفنم تو
پیش تو دریا حقیره حتی این دنیا حقیره
کی می تونه از تو باشه اما دور از تو بمیره
منه عاشق کی می تونم لایق خاک تو باشم
من که می میرم اگه یه روزی از تو جدا شم
لایق عشق تو یه روز کمونو گذاشت تو جونش
اما باز پیش تو کم بود عشق آرش با کمونش
اگه تو بخواهی از من جراتو نفس می گیرم
از صدام یه تیر می سازم یه کمون به دست می گیرم
حتی با دست بریده از صدام یه تیر می سازم
اگه تو بخواهی از من حتی جونمو می بازم
....

Wednesday, October 18, 2006

می خواهم زنده بمانم

برای من که در بندم چه اندوه آوری ای تن
فرار وحشت داری سرود خنجری ای تن
غم آزادگی دارم به تن دلبستگی تا کی
به من بخشیده دل سنگی شکستنهای پی در پی
....

Saturday, October 14, 2006

آخر بازی

خدایا داد از این دل داد از این دل
که یکدم ما نگشتیم شاد از این دل
چو فردا داد خواها داد خواهم
بگویم صد هزارون داد از این دل
دلم دور است و احوالش را ندونم
کسی خواهد که پیغامش رسونم
خدایا ز مرگم مهلتی ده
که بیداری به دیدارش رسونم
....

Sunday, October 08, 2006

شب قدر

گناه هر چی که گذشت به گردن ما بود و هست
از ما اگر بتی شکست بتهای تازه جاش نشست
هیچکس به غیر از خود ما از خود ما فریب نخورد
هیچکس به غیر از خود ما ما رو به بیراهه نبرد
....

Friday, October 06, 2006

سبز سفید خط خطی

برادر جان
نمی دونی
چه سخته
وارث درد پدر بودن
....

Wednesday, October 04, 2006

غم دلکده

دلم اگر به دست تو به نیزه ای نشان شود
برای زخم نیزه ات سینه سپر نمی شود
صبوری و تحملم همیشه پشت شیشه هاست
پنجره جز به بغض تو ابری و تر نمی شود
....

Monday, October 02, 2006

دور افتاده

حیف که شهر آینه سیاه بشه حروم بشه
قصه تو قصه من اینجوری نا تموم بشه
آهای آهای یکی بیاد یه شعر تازه تر بگه
....

Sunday, October 01, 2006

روزی روزگاری

بوی بارن بوی سبزه بوی خاک
شاخه های شسته باران خورده پاک
آسمان آبی و ابر سپید برگهای سبز بید
عطر نرگس رقص باد نغمه شوق پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای ارگ
نرم نرمک می رسد اینک بهار خوش به حال روزگار
....