Thursday, August 31, 2006
روز اول گفته بودی ولی از تو نشنیدم
کاشکی تو آینه دیروز نقش فردا رو می دیدم
با تو عشق امد و گم شد هر چه بود زیر و زبر شد
لحظه هام خالی و خسته زندگی بیهوده تر شد
....
Monday, August 28, 2006
حرفای قشنگ بدرد نخور
دهانت را می بویند
مبادا گفته باشی دوستت دارم
دلت را می پویند
مبادا شعله ای در آن نهان باشد
روزگار غریبیست نازنین
و عشق را کنار تیرک راه وند تازیانه می زنند
....
Sunday, August 27, 2006
خاطره یه عشق کهنه
عشق اولین تو بودی با تو من عشقو شناختم
ای تو عشق آخرینم رفتی و دردو شناختم
با تو من عشقو شناختم با تو من زندگی ساختم
از کسی گلایه ای نیست اگه باختم به تو باختم
....
Saturday, August 26, 2006
مدینه فاضله
به دنبال کدامین قصه و افسانه می گردی
در این بیهوله رد پایی از یاران نمی یابی
چراغ شیخ شد خاموشو این افسانه روشن شد
که در شهر ددان میراثی از انسان نمی یابی
....
Friday, August 25, 2006
ماهیها عاشق می شوند
هیچ رحمی نه برادر به برادر دارد
هیچ شفقت را نه پدر را به پسر می بینم
دختران را همه در جنگ و جدل با مادر
پسران را همه بد خواه پدر می بینم
....
Wednesday, August 23, 2006
دریا....دل....ومن
دنیا همون بوده و هست حقارت از ما و منه
وگرنه پیش کائنات زمین مثل یه ارزنه
زمین بزرگ و باز نیست دنیای رمز و راز نیست
به هر طرف رو می کنم راه رهایی باز نیست
....
Sunday, August 20, 2006
چشم اندازی در مه
ای که نزدیکی مث من به من اما خیلی دوری
خوب نگام کن تا ببینی چهره درد و صبوری
کاشکی می شد تا بدونی من برای تو چی هستم
از تو بیش از همه دنیا از خودم بیش از تو خستم
ببین که خستم غرور سنگم اما شکستم
کاشکی از عصای دستم یا که از پشت شکستم
تو بخونی تو بدونی از خودم بیش از تو خستم
ببین که خستم تنها غروره عصای دستم
....
Thursday, August 17, 2006
سللانه
در این حریر خانگی روی ترانه شسته ام
تمام خون من شبی پر از ستاره می شود
از تو بر این ترانه ها نور ستاره می چکد
بر این بلند بی صدا غزل دوباره می چکد
تمام نه تمام نه که جام نا تمام لبریخته ام
تمام نه تمام نه که ناتمامی از تو آویخته ام
....
قاصدکها بی اختیار می رقصند
گذشت روزگاری از اون لحظه ناب
که معراج دل بود به درگاه مهتاب
در اون درگه عشق چه محتاج نشستم
تو هر شام مهتاب به یادت نشستم
تو از این شکستن خبر داری یا نه
هنوز شور عشقو به سر داری یا نه
....
Wednesday, August 16, 2006
Monday, August 14, 2006
هفت
روبروی تو کیم من یه اسیر سر سپرده
چهره تکی ده ای که تو غبار آینه مرده
من برای تو چی هستم کوه تنهای تحمل
بین ما پل عزابه منه خسته پای تنها
از عزابه با تو بودن در سکوت خود خرابم
نه صبورمو نه عاشق من تجسم عزابم
تو سراپا بی خیالی من همه تحمل درد
تو نفهمیدی چه دردی زانوی خستمو تا کرد
....
Saturday, August 12, 2006
یکی شبیه خودم
برای گفتن من شعر هم به گل مانده
نمانده عمری و صدها سخن به دل مانده
صدا که مرحم فریاد بود زخم مرا
به پیش درد عظیم دلم خجل مانده
....
Friday, August 11, 2006
فرشته های زمینی
واسه جشن دلتنگی ما گل گریه سبد سبد بود
با طلوع عشق من و تو هم زمین هم ستاره بد بود
از هجرت تو شکنجه دیدم کوچ تو اوج نیابتم بود
چه مومنانه از خود گذشتم کوچ من از من نهایتم بود
....
Thursday, August 10, 2006
خدا می آید
بر آن فانوس کش دستی نیفروخت
بر آن دوکی که بر رفت بی صدا ماند
بر آن آیینه زنگار بسته
بر آن گهواره کش دستی نجنباند
بهار منتظر بی مصرف افتاد
....
Wednesday, August 09, 2006
دیوانه ای از قفس پرید
عروسک غصه من گهواره خوابت کجاست
عصر قشنگ کاغذی پولک آفتابت کجاست
بال و پره نقره ای کفتر عشقمو کی بست
آینه طوطی من سنک کدوم کینه شکست
....
Tuesday, August 08, 2006
Monday, August 07, 2006
پروانه ای در باد
صبور خوب خانگی شریک زجه های من
خنده فصل بودنم زنگ خطر نمی شود
حادثه یکی شدن حادثه ای ساده نبود
مرد تو جز از کسی زیر و زور نمی شود
....
Sunday, August 06, 2006
به کسی ربطی نداره
تو می خوای تا بتونی دل منو خون بکنی
با رقیبام بشینی منو تو دیوونه کنی
اما هر روز خوشی تنگ غروبی هم داره
شبای سرد و سیاه صبح سپیدی هم داره
....
Saturday, August 05, 2006
آخر بازی
چه رنجی از محبتها کشیدیم
برهنه پا به تیغستان دویدیم
نگاه آشنا در این همه چشم
ندیدیمو ندیدیمو ندیدیم
....
Friday, August 04, 2006
سگ کشی
شب آغاز هجرت تو شب در خود شکستنم بود
شب بی رحم رفتن تو شب از پا نشستنم بود
شب بی تو شب بی من شب دل مرده های تنها
شب رفتن شب مردن شب دل کندن من از پا بود
....
Thursday, August 03, 2006
نفس عمیق
بگو کی بود تو رو به گریه انداخت
کی بود که از بغضت ترانه می ساخت
کی بود که بی وقفه تو رو نفهمید
کی بهتر از تو رنجامو می شناخت
بگو کی بود رنگ صداتو دزدید
کی بود کی بود ترانه هاتو دزدید
کی بود که از سایه تو می ترسید
از کوچه ها صدای پاتو دزدید
....
Wednesday, August 02, 2006
پرواز یک پروانه
تو دونسته بودی چه خوش باورم من
شکفتی و گفتی از عشق پر پرم من
تا گفتم کی هستی تو گفتی یه بی تاب
تا گفتم دلت کو تو گفتی که دریا
....
این زن حرف نمی زند
تمام بغض قناریها صداتو ترسونده
اجاق کینه پاییزی گلاتو سوزونده
تو اون ستاره خاموشی که خواب تو رو برده
پیام سرخ شقایقها تو قلب تو مرده
چشات مث شب بارونی دلت پر از غم پنهونی
مثل پرنده زندونی بخون به ناله دل
مثال تیغ گل زردم به شکل خسته پر دردم
ببین که قایق امیدم نشسته بی تو به گل
....